محل تبلیغات شما
 

 

امسال برای کارگاه های ادبی، بخشی در نظر گرفته ام به اسم " آزاد نویسی بدون توقف " . در این بخش بچه ها باید بدون ویرایش ، خط زدن یا پاک کردن ، متنی بنویسند. زمان نوشتن 10 دقیقه است. این زمان به سرعت می گذرد ولی نوشته هایی به جا می ماند خواندنی. " مریم حافظی " عضو نوجوان کارگاه این طور نوشت:

من آرزوهای زیادی دارم. نمی دونم کدومشو بنویسم.اصلا" همشو می نویسم. خیلی دوست دارم مثل دوستم یا بهتر بگویم همکلاسی ام متن ادبی یا نوشته و هر چیز دیگری بنویسم. اسم این همکلاسی فادیا است.او خیلی زیبا می نویسه. اما من امیدوارم که مثل او و حتا بهتر از او بنویسم و نویسنده ی خوبی بشوم. خیلی هم دلم می خواهد دکتر شوم و یا معلم. دیگر آرزویم این است که تا می توانم خانه بخرم اما خانه ی خوب و آن ها را به قیمت خیلی کمی به مردمی که توان مالی زیادی ندارند بدهم. من این نتیجه را چند روز پیش گرفتم چون قرار است خودمان هم اسباب کشی کنیم و واقعا" خانه گران شده است. البته خدا را شکر ما پول کافی داریم. دلم برای فقرا می سوزد اما هر کس بیش تر تلاش کند مزد خود را دریافت می کند.امیدوارم که خدا پشت و پناه همه باشد. آرزوی دیگر من این است که هر کس آرزوی خوبی در دل دارد برآورده شود. بعضی وقت هم دل ام می خواهد ایرانی نباشم مثلا" ژاپنی، کره ای، چینی یا آمریکایی باشم اما همان لحظه به تاریخ گذشته ی ایران و چیزهای خوب اش فکر می کنم و می بینم ناشکر بوده ام. من به خاطر پدر و مادرم از خدا ممنونم که همچین نعمت های بزرگی به من داده. من دوستی داشتم که مادر نداشت و همیشه ناراحت بود. البته منظورم از همیشه، بیش تر اوقات بود. خدایا تو را شکر می کنم که نعمت های زیادی به ما داده یی که وقتی به آن ها فکر می کنم تعجب می کنم حتا وقتی به اسم خودم فکر می کنم که چیز خاصی نیست. ( مریم حافظی – تیر 1397)

 

 

به آرامی آغاز به مردن می کنی

انجمن شاعران مرده

آزاد نویسی بدون توقف

کنم ,  ,خیلی ,ام ,ها ,بنویسم ,می کنم ,فکر می ,می خواهد ,وقتی به ,آن ها

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها